کینگ مووی

سال 1961، اوج جنگ سرد سيستم خنک کننده ي نخستين زير دريايي اتمي اتحاد جماهير شوروي دچار نشتي شده که باعث انفجاري فجيع خواهد شد. در اين صورت حمله ي اتمي رقيب و آغاز جنگ جهاني سوم اجتناب ناپذير خواهد بود.

"مایک" و سگش جری بعنوان یک تیم در اداره پلیس لس آنجلس کار میکنند. با این حال کاپیتان "جری" آنها را مجبور میکند با یک تیم جدید همکار شوند. "مایک" و "جری" علاقه ای به این همکاری ندارند اما با ورود یک تیرانداز مرموز همه چیز تغییر میکند...

پروت توسط ماموران پلیس در ایستگاه ترن پیدا میشود و او را تحویل آسایشگاه رولنی میدهند. دکتر مارک برای معالجه او را تحت نظر میگیرد. پروت ادعا میکند که از سیاره کی پکس به زمین آمده و یک موجود فضایی در قالب یک جسم زمینی است. رفتار او کلیه بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد و امید زندگی را در آنان بیدار میکند...

فیلم داستان پسرِ صاحب یک مغازه کباب فروشی می باشد که پدرش به دست یک گروه از جوانان خشونت طلب به قتل رسیده است و حالا او برای گرفتن انتقام تبدیل به یک شورشی خلاق شده است...

داستان فیلم در دهه 70 رخ می دهد و درباره پسر بچه ای است که از هیچ شروع می کند و می خواهد بر کل شهر کولار حکومت کند، ولی این مسیر بسیار دشوارتر از چیزیست که بنظر می رسد و…

فیلم داستان یک مَرد کور به نام "روهان" است که بدنبال انتقال از قاتل دوست‌دخترش است...

کالا که در بچگی از شهر تیرونلولی می‎گریزد، به مومبای نقل مکان می‎کند. جایی که با زندگی در میان خرابه‎های دراوی، تبدیل به اربابی قدرتمند می‎گردد. اما…

“Kaalakaandi” یک کلمه عامیانه مَراتی است برای زمانی که همه چیز به صورت فاجعه باری اشتباه است. این فیلم کمدی تیره درباره زندگی و مرگ کارما است.

پیش از استقلال کشور هند، افراد بسیاری از قوم تامیل در جنوب این کشور بعنوان کارگر به مالزی فرستاده شدند. "کابالی" شخصی است که با این ظلم و ستم مبارزه میکند و حتی پس از گذراندن مدت طولانی در زندان او مصمم تر از همیشه برای مبارزه قیام میکند...

«دِو» (شاهرخ خان) در آمریکا زندگی می کند و یک بازیکن فوتبال است. او با «ریا» (پریتی زینتا) ازدواج کرده که بعنوان مدل با یک مجله کار می کند. دِو از ناحیه پا مسدوم میشود و در حالی که مجبور است تمام مدت را در خانه بماند، به ریا وابسته می شود. طولی نمی کشد که او به همسرش مشکوک می شود و فکر می کند او با مردی بنام «ریشی» (آبیشک باچان) ارتباط دارد.

«یشواردان ریچارد» (آمیتاباچان) زندگی ثروتمندانه ای همراه همسرش و دو پسرش «راهول» (شاهرخ خان) و «روهان»‌ (هریتیک روشن) دارد. راهول پسرخوانده ی این خانواده است، اما آن‌ها همچون پسر خودشان با او رفتار می کنند. آن‌ها به دنبال یک عروس مناسب برای پسر بزرگشان، راهول هستند، و دختری جوان بنام «ناینا» را برای او پیدا می کنند. اما راهول با وجود مخالفت خانواده اش، عاشق دختر دیگری شده است و ...

سال 1573. در جنگ بر سر کيوتو، "شينگن تاکه دا"، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست يک تيرانداز کمين کرده، زخم مهلکي برمي دارد و به برادرش "نابوکادو" دستور مي دهد تا سه سال مرگ او را مخفي نگاه دارد. "نابوکادو" يک دزد عفوخورده را مجبور به ايفاي نقش بدل تمام وقت "تاکه دا" "کاگه موشا" مي کند.

یک زن باردار در جستجوی همسر گم شده اش از لندن به کلکته رفته است اما هیچکس سراغی از شوهر او ندارد...

"ویدیا" مادری است که آرزو دارد دختر فلج اش دوباره بتواند راه برود و بازی کند. آنها زندگی خوبی را سپری میکنند تا اینکه دخترش ربوده میشود. "ویدیا" در حین جستجو برای پیدا کردن او، تصادف کرده و به کما میرود. در این بین یک کارآگاه متوجه ارتباطی میان گذشته تاریک ویدیا با یک زن تحت تعقیب به نام "دورگا" می شود...

در استان نیمه گرمسیریِ گوئیژو، "چن شنگ" عازم سفری برای پیدا کردن برادر زاده اش می شود...